۱۳۸۹ فروردین ۳, سه‌شنبه

مالتيپل اسکلروز 2

علائم و نقايص مالتيپل اسکلروز چه هستند؟
تست های متنوع نورولوژيکی وجود دارد و اونی که متخصص شما انتخاب می کند بستگی دارد به محل و نوع شکاياتی که شما با آن مواجه هستيد. در اينجا برخی از متداول ترين ها آمده اند :
Romberg's sign:
اين تستی برای سنجش نا همانگی حرکتی است و اين تست شامل ايستادن روی دو پا و بستن چشم ها است. چنين افرادی اختلال زيادی در ايستادن در چنين وضعيتی دارند.
Gait and coordination:
متخصص آتاکسی (بی نظمی در حرکات) در قسمت های مختلف بدن را به وسيله ی مشاهده طريقه راه رفتن بيمار بررسی می کند. متخصص علاوه بر آتاکسی، لرزش بدن را نيز بررسی می کند.
Babinski's sign:
تستی برای بررسی علائم ناشی از پيشرفت بيماری به مسير نورون های حرکتی هرمی است. تست شامل ضربه زدن به وسيله يه جسم نيمه تيز به کف پا است. پاسخ طبيعی در بزرگسالان و کودکان اين است که انگشتان به سمت پايين متمايل می شوند (پاسخ فلکسور).
در اطفال و افرادی با اختلالات عصبی مسير قشری-نخاعی، انگشت شست به سمت بالا متمايل می شود (پاسخ اکستنسور).
Chaddock's Sign:
مشابه علامت بالا است ولی ضايعات ناحيه معزی-نخاعی را بررسی می کند. متخصص پوست خارج قوزک پا را لمس می کند. جواب مثبت در بالا رفتن انگشت شسب به سمت بالا است مشابه تست قبلی.
Doll's Eye Sign:
در اينجا متخصص به دنبال گسستکی بين حرکت چشمها و سر می باشد. جواب مثبت هنگامی است که سر به سمت پايين و چشمها به سمت بالا حرکت کنند.
Sensory:
به وسيله وسايل ميزان سازی و سوزن هايی اين تست را انجام می دهند و ميزان حساسيت را در قسمت های مشخصی از بدن بررسی می کنند.
Heel/Shin test:
اين تست برای بررسی آتاکسی و اختلالات مخجه ای است. در اينجا شما بايد پاشنه پای خود را ابتدا تا زانو بالا اورده و سپس آن تا ساق پای خود پايين بياوريد.
L'Hermittes sign:
اين تست برای ضايعات طناب نخاعی در گردن است. متخصص از شما در خواست می کند تا گردن خود را بسمت سينه پايين بياوريد. مثبت بودن با ايجاد يک حالت وزوز يا شوک الکتريکی در يک يا چند قسمت بدن همراه است.
Optic Neuritis:
وضعيتی از چشم ها است که در اثر التهاب و از دست رفتن ميلين عصب بينايی ايجاد می شود و احتمالاً شايع ترين علامت حاضر در مالتيپل اسکلروز است. تست شامل خواندن يک متن از روی تخته و تست برای ديد رنگی است که از چارت ايشيهارا استفاده می کنند. يک ازمون با افتالموسکوپ ممکن است رنگ پريدگی عصب اپتيک را در اکسون های مسن نشان دهد.
Hearing Loss:
اين عمل با فشار دادن آرام انگشتان در کنار هر گوش انجام می شود و سپس از بيمار پرسيده می شود در کنار کدام گوش فشار وارد شده است؟
Muscle Strength:
تفاوت در توان عضلات راست و چپ بدن برای ارزيابی ساده تر از از دست رفتن متقارن توان دو طرف است مگر اينکه ضعف متقارن شديد باشد.
Reflexes:
اين عمل به وسيله ی هر دو انتهای چکش می تواند انجام شود. اين رفلکس ها می توانند نرمال شديد و... باشند. اين رفلکس ها می توانند به راحتی ايجاد يا ايجادشان غير ممکن باشد.
فاکتور های مشخص کننده مرحله خوش خيم بيماری:
علائم اوليه خالص حسی يا التهاب اپتيک
دوره ی طولانی بين دو مرحله عود بيماری باشد
بياری قبل از سن 25 سالگی شروع شود
تعداد کمی ضايعه بر در ازمايشات نشان داده شود
تعداد کمی از سيستم های نورولوژيکی بعد از 5 سال اسيب ديده باشند
درجه بالای بهبودی بعد از دوره های عود بيماری
غيبت پروتيين پايه ميلين در مايع معزی نخاعی در طول بهبودی
شروع علايم از يک منطقه
جنس مونث
فاکتور های نشان دهنده ی مرحله بدخيم بيماری
تحت تاثير قرار گرفتن تعداد بيشتری از مناطق عصبی در شروع بيماری
مشاهده تعداد زيادی ضايعات در آزمايشات اوليه
درگيری مناطق مخچه ای،هرمی و اسفنگتری در ابتدا
علائم متنوع در اغاز بيماری
دوره پيشرونده بيماری در آغاز
اتصالات اليگوکلونال در طناب نخاعی در مراحل ابتدايی بيماری وجود دارد
بيماری در سن بعد از 40 سال آغاز شود
فاصله کمتر از يک سال بين دو دوره عود کردن اوليه بيماری
وجود شکايات حرکتی در آعاز بيماری
درگيری ساقه مغز در آغاز
جنس مذکر

((kurtz))جدول وضيت های ناتوانی گسترش يافته
EDSS Level
Description
0.0
وضيت نرمال عصبی
1.0
No disability, minimal signs in one FS
1.5
No disability, minimal signs in more than one FS
2.0
Minimal disability in one FS
2.5
Mild disability in one FS or minimal disability in two FS
3.0
Moderate disability in one FS, or mild disability in three or four FS. Fully ambulatory
3.5
Fully ambulatory but with moderate disability in one FS and more than minimal disability in several others
4.0
قادر به فعاليت بدون نياز به کمک است حدود 12 ساعت در طول روز با کمی استرات علا رقم ناتوانی شديد می تواند بدون استراحت حدود 500 متر پياده روی کند.
4.5
قادر به راه رفتن بدون نياز به کمک است با کمی استراحت در تمام روز،می تواند تمام روز را کار کند وگرنه ممکن است مقداری محدوديت در فعاليت کامل پيدا کند و به مقدار کمی به کمک نياز داشته باشد و با ناتوانی نسبتاً شديد مشخص می شود و می تواند بدون استراحت و کمک حدود 300 متر پياده روی کند.
5.0
قادر به راه رفتن بدون نياز به کمک يا استراحت حدود 200 متر و ناتونی به اندازه ای است که می توان کل فعاليت های روزانه را مختل کند
5.5
قادر به راه رفتن بدون کمک و استراحت در حدود 100 متر می باشد و نا توانی به قدری است که مانع فعاليت های روزانه شود
6.0
نياز دوره ای به عصا و ... يا نياز دائم يک سمت بدن برای حرکت کردن در حدود 100 متر با يا بدون استراحت کردن
6.5
نياز داشتن دائم هر دو طرف بدن به يک وسيله کمکی مثل عصا برای راه رفتن حدود 20 متر بدون استراحت
7.0
ناتوانی در راه رفتن بيش از 5 متر حتی با وسايل کمکی، و ضرورتاً برای حرکت به ويلچر نياز دارد و فرد قادر به حرکت با ويلچر در حدود 12 ساعت به تنهايی می باشد.
7.5
بيش از چند قدم نممی تواند بر دارد و می بايست از ويلچر استفاده کند و در حرکت به کمک نياز دارد و نمی تواند کل طول روز را با ويلچر های معمولی طی کند و به ويلچر برقی نياز دارد.
8.0
ضرورتاً به تخت يا صندلی يا ويلچر برای گردش کردن محدود شده اما ممکن است بيشتر طول روز خارج از تخت خود باشد و بسياری از اعمال مراقبت شخصی را انجام دهد و به طور عمده استفاده موثری از بازوان خود دارد.
8.5
بيشتر طول روز را به تخت محدود است و يکسری اعمال موثر با بازو های خود انجام می دهد و برخی اعمال مراقبت شخصی را انجام می دهد.
9.0
محدود به تخت خواب به طور کامل ولی همچنان قادر به صحبت کردن و خوردن می باشد
9.5
کاملاً درمانده، و ناتوان در برقراری ارتباط موثر با افراد و خوردن و بلع می باشد
10.0
مرگ
دوره رايج مالتيپل اسکلروز چگونه است؟
در واقع دوره رايج و هميشگی برای اين بيماری وجود ندارد.بيماری هر فرد منحصر به خودش است. اگرچه ، علارقم طبيعت غير قابل پيش بينی بيماری اسکلروز ،يک شخص می تواند دوره های مختلف عود-بهبودی و پيشرونده ثانوی بيماری را تشخيص دهد.
در مراحل اوليه بيماری ضايعات ملتهب ديده می شوند اما اين ها هيچ گونه علائکی توليدد نمی کنند. نه متخصص نه فرد مبتلا تصور نمی کنند که مشکلی وجود داشته باشد تا اينکه آزمايش (ام آر آی) انجام می شود. اي ن مرحله با نام مرحله ی بدون شکايت شناخته می شود (زيرا فرد از وضيت خود هيچ نا رضايتی ندارد).بيماری برخی افراد هرگز از اين مرحله فراتر نمی رود و فقط در کالبد شکافی اين بيماری تشخيص داده می شود.
برخی محققان معتقدند که بيش از 40 درصد از مردم مبتلا مالتيپل اسکلروز به اين فرم از بيماری دچار هستند.
همزمان با اينکه بيماری وارد مرحله اول (عود-بهبودی) می شود برخی از حملات التهابی شروع به ايجاد علائم می کنند اگرچه همچنان بيشتر ضايعات التهابی از آستانه تشخيص کلينيکی پايين تر هستند. در اين مرحله تعداد ضايعات بدون علامت نسبت به ضايعات همراه نشانه بالينی به نسبت 25 به 1 هستند. بيماری برخی افراد نيز از اين مرحله فراتر نمی رود.
به تدريج که رمان می گذرد ،بهبودی بعد از مرحله عود بيماری کاهش می يابد و ناکامل می شود و فرد مبتلا در بدنش يک سری نواقص باقی می ماند. اين مرحله با عنوان مرحله ی worsening relapsing-remitting MS
شناخته می شود.
به طور معمول اين مرحله همراه است با مرحله پيشرونده ثانوی از بيماری که در طول اين مرحله همچنان التهاب وجود دارد اما در اين بين به صورت تدريجی بدتر شدن علائم را شاهد هستيم. آغاز مرحله پيشرونده ثانويه زمانی است که به طور واضح نا توانی در فرد شروع به ايجاد شدن می کند و شروع به نزول در طی منحنی می کند.
به عنوان يک قانون کلی،افرادی که در مرحله اول بيماری هستند طبق جدول دارای نمره 3 يا کمتر از بيماری هستند در حالی که بيشتر افراد در مرحله پيشرونده ثانويه (مرحله 2) وضيت بد تری داشته و بالاتر از 3 هستند.در طول کل دوره بيماری ،فراوانی حملات التهابی کم و کم تر می شود. علا رقم اين، افرادی که در مرحله 2 بيماری هستند تخريب در بدنشان ادامه پيدا می کند و سرانجام وارد مرحله ی پيشرونده ثانويه می شوند که در مرحله ديگر بازگشتی وجود ندارد.
اگرچه پيش بينی در مورد اينکه چه مقدار و با چه درجه ای يک شخص با اين مراحل مواجه می شود ممکن نيست، اما نمودار زير ميانگين زمانی را که يک گروه از افراد مبتلا در هر مرحله از EDSS
می گذرانند را نشان می دهد.


ميانگين سنی برای شروع مرحله اول بيماری حدود 30 سالگی و مرحله چهارم(پيشرونده اوليه) حدود 37 سالگی است. متوسط ميزان عود بيماری نزديک به 0.5 تا 0.8 در هر سال است و با مرور زمان کاهش می يابد. بيشتر افراد در طول 4 هفته دوباره بهبودی پيدا می کنند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر